{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
گداهه دستشو دراز کرده جلوم میگم پول میخوایی؟ میگه پ ن پ بزن قدش!!!
دوستم میپرسه تو هم مثل من به طبیعت و دریا و گل و چیزای رمانتیک علاقه داری؟ پـــ نه پـــ من فقط به زباله دونی و آشغال و توالت عمومی و چیزای چندش آور علاقه دارم!!!!
صبح بلند شدم دارم میمیرم از دندون درد به مامانم میگم یه قرص مسکن بده دارم میمیرم میگه واسه دندونت میخوای گفتم پ ن پ میخوام بکارمش زیر زبونم شاید درخت قرص مسکن سبز شه
ابجیمو بردیم دکتر دکتر ه می گه مریض شدی په نه په گفتیم بیاریمش یه سر به شما بزنه ببینید داریم می ریم بیرون چیزی لازم نداری برات بخریم
بابام از بیرون امده خونه.بعداز سلام و احوال پرسی بهش توجه کردم دیدم سیبلاشو زده.بهش گفتم بابا سیبلاتوزدی؟گفت؛پ ن پ فرستادمشون مزرعه تا علف بشن و غذای گوسفندها بشن.
آيفون تصويري خونمون رو زدم مامانم برداشته ميگه سعيد تويي؟ ميگم پـَـــ نــه پـَـــ من مامور منکراتم لطفا درو باز کنيد ميخام بيام حجابتونو چک کنم
خالم شب ساعت 12 زنگیده بهم منم با صدای خواب آلود جواب دادم بلههههه؟!!!برگشته میگه ای وای خواب بودی!!!؟؟؟ گفتم پ ن پ داشتم ورزش صبح گاهی میکردم!!!!
دارم تو کوچه راه میرم یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم و لباسام خیس شد، وایساده میگه وای خیس شدید ؟ . . . گفتم:پ ن پ دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته...اینا اشک شوقه
به پسر خالم میگم:your age? میگه:سنمو میپرسی؟میگم:پ ن پ میگم عصر یخبندان داری؟
دارم میرم دستشویی ، طرف میگه میری دستشویی؟ من: پ ن پ دارم میرم تو سرزمین عجایب !!
داشتم برای نهار فردای بابام غذا میذاشتم بهش گفتم طبقه بالارم غذا بذارم (ظرف دو طبقه س)گفت پ ن پ طبقه بالا رو خالی بذار میخام اجاره بدم!!!! یعنی در این حد به اونام سرایت کرده؟؟؟!!
دبیرفیزیک روتخته یه فرمول نوشت.پشت سریم برگشته میگه:ببخشید این فرموله؟معلمه نه گذاشت نه برداشت گفت:پَ نَ پَ ساندویچ همبرگره،برو دوتا سُس بگیر بریزیم روش باهم بخوریمش....
چادر انداختم روم بخوابم مامانم میگه میخوای بخوابی؟ میگم پ ن پ دارم واسه مراسم قاشق زنی چهار شنبه سوری اماده میشم.
از سر كار خسته برگشتم خونه داداشم منو ديده ميگه با اتوبوس اومدي؟ ميگم پ ن پ با اف 14 اومدم دم در پاركش كردم برو ببين ي دور باهاش بزن!
پشت كامپيوتر تو اتاق نشستم پدرم وارد شد تو چشم من زل زد گفت علي خوابي ؟؟ . . . هرچي فكر كردم نتونستم يه پَ نَ پَ درست و حسابي پيدا كنم بنابراين با افتخار گفتم
داشتم ایبوک 4جوک رو میخوندم و میخندیدم گودزیلای خانواده گفت:داری جوک میخونی؟ گفتم به تو چه فضول! ها چته منتظر پ ن پ بودی خو ضایع شدی به همیـــــــن سادگی به همیــــــــن خوشمزگی :) روانی هم خودتی
گداهه دستشو دراز کرده جلوم میگم پول میخوایی؟ میگه پ ن پ بزن قدش!!!
دوستم میپرسه تو هم مثل من به طبیعت و دریا و گل و چیزای رمانتیک علاقه داری؟ پـــ نه پـــ من فقط به زباله دونی و آشغال و توالت عمومی و چیزای چندش آور علاقه دارم!!!!
صبح بلند شدم دارم میمیرم از دندون درد به مامانم میگم یه قرص مسکن بده دارم میمیرم میگه واسه دندونت میخوای گفتم پ ن پ میخوام بکارمش زیر زبونم شاید درخت قرص مسکن سبز شه
ابجیمو بردیم دکتر دکتر ه می گه مریض شدی په نه په گفتیم بیاریمش یه سر به شما بزنه ببینید داریم می ریم بیرون چیزی لازم نداری برات بخریم
بابام از بیرون امده خونه.بعداز سلام و احوال پرسی بهش توجه کردم دیدم سیبلاشو زده.بهش گفتم بابا سیبلاتوزدی؟گفت؛پ ن پ فرستادمشون مزرعه تا علف بشن و غذای گوسفندها بشن.
آيفون تصويري خونمون رو زدم مامانم برداشته ميگه سعيد تويي؟ ميگم پـَـــ نــه پـَـــ من مامور منکراتم لطفا درو باز کنيد ميخام بيام حجابتونو چک کنم
خالم شب ساعت 12 زنگیده بهم منم با صدای خواب آلود جواب دادم بلههههه؟!!!برگشته میگه ای وای خواب بودی!!!؟؟؟ گفتم پ ن پ داشتم ورزش صبح گاهی میکردم!!!!
دارم تو کوچه راه میرم یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم و لباسام خیس شد، وایساده میگه وای خیس شدید ؟ . . . گفتم:پ ن پ دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته...اینا اشک شوقه
به پسر خالم میگم:your age? میگه:سنمو میپرسی؟میگم:پ ن پ میگم عصر یخبندان داری؟
دارم میرم دستشویی ، طرف میگه میری دستشویی؟ من: پ ن پ دارم میرم تو سرزمین عجایب !!
داشتم برای نهار فردای بابام غذا میذاشتم بهش گفتم طبقه بالارم غذا بذارم (ظرف دو طبقه س)گفت پ ن پ طبقه بالا رو خالی بذار میخام اجاره بدم!!!! یعنی در این حد به اونام سرایت کرده؟؟؟!!
دبیرفیزیک روتخته یه فرمول نوشت.پشت سریم برگشته میگه:ببخشید این فرموله؟معلمه نه گذاشت نه برداشت گفت:پَ نَ پَ ساندویچ همبرگره،برو دوتا سُس بگیر بریزیم روش باهم بخوریمش....
چادر انداختم روم بخوابم مامانم میگه میخوای بخوابی؟ میگم پ ن پ دارم واسه مراسم قاشق زنی چهار شنبه سوری اماده میشم.
از سر كار خسته برگشتم خونه داداشم منو ديده ميگه با اتوبوس اومدي؟ ميگم پ ن پ با اف 14 اومدم دم در پاركش كردم برو ببين ي دور باهاش بزن!
پشت كامپيوتر تو اتاق نشستم پدرم وارد شد تو چشم من زل زد گفت علي خوابي ؟؟ . . . هرچي فكر كردم نتونستم يه پَ نَ پَ درست و حسابي پيدا كنم بنابراين با افتخار گفتم
داشتم ایبوک 4جوک رو میخوندم و میخندیدم گودزیلای خانواده گفت:داری جوک میخونی؟ گفتم به تو چه فضول! ها چته منتظر پ ن پ بودی خو ضایع شدی به همیـــــــن سادگی به همیــــــــن خوشمزگی :) روانی هم خودتی
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}